ضربات عاشقی

شرح  من منی که نقطه پایان مشکلاتم

لرزه بر اندام زند شدت افکار

یاداور لحظه های بی تو
ضربات عاشقی شرح  من منی که نقطه پایان مشکلاتم

لرزه بر اندام زند شدت افکار

سلام به تو،

یا بهتره بگم سلام به خاطره‌ای که با کارت بانکی‌اش عاشق شد و با موجودی‌اش خداحافظی کرد.

من روزی دلی را دوست داشتم،

با تمام قسط‌های نپرداخته‌ام، با تمام رؤیاهای قسطی‌ام.

نه به خاطر ماشین، نه به خاطر حساب بانکی،

بلکه به خاطر چیزی که فکر می‌کردم عشق است —

که البته بعداً فهمیدم عشق هم مثل دلار، نوسان دارد.

تو رفتی،

نه با اشک، نه با خداحافظی،

بلکه با یک کیف برند و لبخندی که بوی تخفیف آخر فصل می‌داد.

و من ماندم با اعتماد به نفسی که مثل سیم‌کارت بدون شارژ، فقط شماره دارد.

حالا هر وقت کسی می‌پرسد چرا عکس نمی‌فرستی،

می‌گویم چون هنوز دارم چهره‌ی خودم را از زیر آوار خاطرات بیرون می‌کشم.

و هر وقت دلم می‌خواهد دوباره عاشق شوم،

یادم می‌آید که عشق من، با رمز دوم پویا فرار کرد.

اما خب، زنده‌ام.

با تمام زخم‌ها، با تمام شوخی‌های تلخی که فقط خودم می‌فهمم.

و اگر روزی کسی بیاید که دلش را با قیمت دل بخرد،

شاید دوباره اعتماد به نفسم را از حالت پرواز درآورم.

با احترام،

از طرف کسی که هنوز قسط دلش تمام نشده.

جواد


برچسب‌ها: معامله بردبرد

تاريخ : یکشنبه یازدهم آبان ۱۴۰۴ | 1:18 | نویسنده : یاداور لحظه های بی تو |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.
فال حافظ
رتبه الکسا

ویژه اسلاید اسکین
ساعت

جستجو



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
ذکر ایام هفته

ربات مترجم
امکانات وب

ساخت کد موزیک

[ نمایش پرچم ایران با استفاده از کدهای اچ تی ام ال و سی اس اس
 
جمهوری اسلامی ایران